<دانشجوي وامانده>


http:\\Www.SaeedBala.tripod.com

Sunday, January 27, 2002

● نوبتي هم باشه نوبت معرفي سايته !
رقاص برنامه اي توپ است كه در كامپيوتر نصب شده و با
ريتم mp3 هاي شما ميرقصد. از تانگو بگيريد تا رقصهاي عادي .
حتما بگيرينش خيلي جالبه .


........................................................................................

Friday, January 25, 2002

● يه مطلب ديگه از نبوي آنلاين
ده تفاوت ميان بيل گيتس و شهرام جزايري
در راستاي اينكه بيل گيتس رياست محترم مايكروسافت كه به دليل داشتن تعهد انقلابي و سوابق مديريت از سابقون بوده و خيلي آدم باحالي مي‏باشد، در آمريكا موفق شده، امّا شهرام جزايري به عنوان يك سرمايه‏دار مرفه بي‏درد و غارتگر بيت‏المال و مفسد اقتصادي و تروريست اموال عمومي و ساير صفات پليد و بد در ايران ناموفق بوده است، لذا ده تفاوت ميان اين دو اجمالاً به عرض مي‏رسد:
1) بيل گيتس چون درس نمي‏خواند از دانشگاه بيرونش كردند، امّا جزايري چون درس مي‏خواند از شاگردان خوب دانشكده شد.
2) بيل گيتس از جواني در تجارت موفق بود، امّا شهرام جزايري هم از جواني در تجارت موفق بود.
3) بيل گيتس از وقتي پولدار شد امنيت پيدا كرد، اما جزايري از وقتي پولدار شد امنيتش را از دست داد.
4) بيل گيتس يك شبه ميلياردر شد، اما جزايري هم يك شبه ميلياردر شد.
5) بيل گيتس را از جواني همه مي‏شناسند، امّا جزايري از وقتي دستگير شد مردم او را شناختند.
6) بيل گيتس حكومت آمريكا را تهديد مي‏كند كه اگر كارم را انجام ندهيد از آمريكا مي‏روم، امّا حكومت ايران جزايري را تهديد مي‏كند كه اگر كارت را انجام دهي از ايران بيرونت مي‏كنيم.
7) بيل گيتس براي اينكه پولدار شود مجبور نبود آقازاده‏ها را ببيند، امّا جزايري مجبور بود آقازاده‏ها را ببيند تا پولدار شود.
8) بيل گيتس وقتي پولدار مي‏شود مردم آمريكا خوشحال مي‏شوند، امّا جزايري وقتي پولدار مي‏شود مردم ايران ناراحت مي‏شوند.
9) بيل گيتس براي اينكه كارش پيش برود كارش را مثل آدم انجام مي‏دهد، امّا جزايري براي اينكه كارش انجام شود مجبور است پول بدهد.
10) حكومت آمريكا از بيل گيتس مي‏ترسد، امّا شهرام جزايري از حكومت ايران مي‏ترسد.

نتيجه‏گيري اخلاقي: هر كسي پول داشته باشد بد است.
نتيجه‏گيري اقتصادي: يكي از موفقيت‏هاي ما در اقتصاد اين است كه ملت و دولت ايران از هر پولدار باي‏نحو‏كان بدشان مي‏آيد.
نتيجه‏گيري اجتماعي: در ايران اگر پول ندهي كارت انجام نمي‏شود، اگر پول بدهي مي‏روي زندان.




● خوب امتحانها تمام شد.
قربون همه خواننده هاي محترم. دوباره در خدمتم. يه مطلب جالب از نبوي :
با توجه به اينكه فعلاً جامعه چند صدايي جزو اهم ضرورت‏ها مي‏باشد، لذا احتمالاً در صورت دستيابي به جامعه مذكور افراد
در يك صحنه اجتماع كرده و همراه با هم ترانه‏هاي زير را خواهند خواند:

محتشمي: بوي گندم مال من، هرچي كه دارم مال نو، يه وجب خاك مال من ، هرچي مي‏كارم مال تو....
بهزاد نبوي: با صداي بي‏صدا.... يك مرد بود. يك مرد......
مرتضي نبوي(براي امير محبيان): تو رو با رقيب من ديده‏اند تو جاجرود، كه با اون گرم سخن نشسته بودي لب رود....
امير محبيان: بخدا رفته بودم سقاخونه دعا كنم، شمعي كه نذر كرده بودم واسه تو ادا كنم....
حجاريان: به عشق تو، زنده بودم منو كشتي، دوباره زنده كردي....
بادامچيان: پارسال بهار دسته جمعي رفته بوديم زيارت....
جواد لاريجاني(براي نيك براون): ديگه برنمي‏گرده، دلم لونه درده......
عباس عبدي(براي ميردامادي): يار دبستاني من، با من و همراه مني.....
اصغرزاده(براي الويري): پيدات مي‏كنم من، رسوات مي‏كنم من
رضا خاتمي: تمام دنيا يك طرف، من يك طرف عزيزم، عزيزم....
پورنجاتي(براي لاريجاني): بين ما هرچي بوده تموم شده، عشق اين دوره چه بي دووم شده....
علي لاريجاني: گل مي‏رويد ز باغ، گل مي‏رويد....
حميدرضاجلايي‏پور: مادر مرا ببخش، آب از سرم گذشت....
حسين شريعتمداري(براي سايرين): اونجا كيه كيه، پشت ديوار كيه، سايه‏شو من مي‏بينم....
شمس‏الواعظين: شد خزان گلشن آشنايي...
اكبر گنجي: دنياي زندوني ديواره، زندوني از ديوار بيزاره.....
قاضي مربوطه: اينكه مي‏گم حقيقته حقيقت، خيال نكن يه تهمته يه تهمت، اگه نشي تو يار من، بپا كنم قيامتي قيامت....
مسعود ده‏نمكي(براي حسين الله‏كرم): هر چقدر ناز كني، عشوه بياي، باز تو دلدار مني، الله‏كرم، دوستت دارم....
فرج سركوهي: نه در غربت دلم شاد و نه رويي در وطن دارم.
مخملباف: بيا كه بريم به مزار ملاممدجان، سيل گل لاله‏زار ملاممدجان.....
فلاحيان( براي سعيد امامي): تو از كدوم سرزميني كه خواستنت عادته، نبودنت يه فاجعه، بودنت امنيته....



........................................................................................

Tuesday, January 15, 2002

● دوستان شرمنده كه مدتهاست مطلب نداشتم.
فصل امتحانهاي دانشجوييه ديگه .
تا 1 بهمن ديگه چيزي نمينويسم.
خداحافظ .


........................................................................................

Saturday, January 05, 2002

● چند روزي بود هيچي ننوشته بودم. دو دليل داره يكي رسيدن فصل امتحانتات و رسيدن زمان درس
خوندن من تنبل و دوم بي حالي . با وضعيت سياسي موجود و پيشبيني كه از اوضاع سياسي دارم
حتي حال درس خوندن رو هم ندارم. دو هفته است ميخوام يه مقاله در مورد اينترنت و يكي هم در مورد
وقايع اخير كشور بنويسم ولي تا پشت ورد ميشينم مغزم قفل ميكنه . اصلا حال صحبت ندارم.حتي طبع
طنزمم هم خشك شده.خيلي از دوستام اينطوري شدن.اكثر بچه هايي كه ميبينن مملكتشون داره به كجا
ميره ! اكثر اونهايي كه نقش بازار سنتي رو ميبينن. نهايت بازي اقازاده گيري رو ميدونن.
بي خيال اصلا حال حرف زدن ندارم. من تا 14 بهمن امتحان دارم .شايد تا اون زمان چيزي ننوشتم.
اگه هم برسم فقط چند خط . براي اينكه بگم زنده ام. اگه وقت اينترنت پيدا كنم سعي ميكنم بيشتر وبلاگاتونو
بخونم.وبلاگهايي كه سرشار از عشق و محبته.زيبايي و هنر . شايد منم يه كمي شارژ بشم.
پس تا بعد از امتحانها خداحافظ


........................................................................................

Tuesday, January 01, 2002

● به جز آذر خانم كسي تولدمو تبريك نگفت. كادو كه ديگه هيچي !
بي معرفتها !!! نكنه كادو غير شرعي نداشتيد كه بديد ؟


اينقده چرت و پرت نوشتم خسته شدم. يه متن زيبا از نهج البلاغه :
در گذشته مرا برادري بود كه در راه خدا برادريم مي نمود خردي دنيا در ديده اش وي را در چشم من بزرگ
مي داشت وشكم بر او سلطه اي نداشت پس آنچه نمي يافت آرزو نمي كردو آنچه را مي يافت فراوان به
كار نمي برد بيشتر روزهايش را خاموش مي ماند و اگر سخن مي گفت گويندگان را از سخن مي ماند و
تشنگي پرستندگان را فرو مي نشاند .افتاده بود و در ديده ها ناتوان و به هنگام كار چون شير بيشه ومار
بيابان تا نزد قاضي نمي رفت حجت نمي آورد و كسي را كه عذري داشت سرزنش نمي نمود تا عذرش
را مي شنود از درد شكوه نمي نمود مگر آنگاه كه بهبود يافته بود آنچه را مي كرد مي گفت و بدان چه
نمي كرد دهان نمي گشود اگر با او جدال مي كردند خاموشي مي گزيد – و اگر در گفتار براو پيروز
مي شدند در خاموشي مغلوب نمي گرديد بر آنچه مي شنود حريص تر بود تا آنچه گويد و گاهي كه او
را دو كار پيش مي آمد مي نگريست كه به خواهش نفس نزديك تر است تا راه مخالف آنرا پويد .

بر شما باد چنين خصلتها را يافتن و در به دست آوردنش بر يكديگر پيشي گرفتن و اگر
نتوانستيد بدانيد كه اندك را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن .



● زندگينامه كرباسچي به كاريكاتور
گويا


........................................................................................

خانه